تردمیل لذت گرایی نظریهای است مبتنی بر این مشاهدات که این تمایل در افراد وجود دارد که علی رغم تجربه وقایع مهم مثبت یا منفی یا تغییرات در زندگی، به سرعت به سطح نسبتاً ثابتی از شادی یا “نقطه اولیه” برگردند. تردمیل لذتگرایی به سازگاری لذتگرایی نیز معروف است. سازگاری فرآیندی است که به موجب آن به مرور اثرات منفی و مثبت بر خوشبختی کمرنگ میشود. نام تردمیل لذتگرایی برای اولین بار در مقاله بریکمن و کمپبل در سال ۱۹۷۱ با عنوان «نسبیگرایی لذتگرایی و برنامهریزی جامعه خوب» ذکر شد.
تردمیل لذت گرایی بر این ایده استوار است که در نهایت سطح شادی فردی به عقب برمیگردد؛ به جایی که قبل از افزایش یا سقوط در پاسخ به وقایع مهم زندگی بوده است. سطح ابتدایی شادی یا رفاه به عنوان نقطه اولیه شناخته میشود و لزوماً از نظر احساسی خنثی نیست.
با این حال، به احتمال زیاد برای اکثر افراد مثبت است اما لزوماً برای همه یکسان یا در یک سطح نیست. همچنین، افراد میتوانند مبانی مختلفی را برای جنبههای مختلف بهزیستی مانند احساسات مثبت و رضایت از زندگی اتخاذ کنند.
درک تردمیل لذت گرایی
تردمیل لذت گرایی در زندگی روزمره ما مشهود است. وقتی انسان چیزهای خوبی مانند برنده شدن در قرعهکشی، خرید خانه یا ماشین جدید یا ارتقایی را که همیشه منتظر آن بوده اند تجربه میکند، باعث افزایش حس خوشبختی میشود که بعداً با گذشت زمان به یک خط مبنای شخصی عادی کاهش مییابد. وقتی شخص دچار یک ضرر یا عقبگرد ویرانگر میشود، همین وضعیت صادق است؛ شدت احساس فقدان و ناامیدی با گذشت زمان کاهش مییابد تا زمانی که فرد با گذشت زمان به خط مبنای اولیه خود بازگردد.
بنابراین، تئوری تردمیل لذتگرایی نشان میدهد که افراد سرانجام از موقعیتهای تغییر دهنده زندگی بهبود مییابند. احساسات آنها با گذشت زمان به حالت اولیه شادی فرد باز میگردد.
قرار داشتن روی این تردمیل به چه معناست؟
تردمیل لذت گرایی یا سازگاری لذتگرایی بخشی از طبیعت انسان است که توانایی سازگاری مداوم با شرایط همیشه در حال تغییر را ایجاد میکند. از این رو، سرخوشی از بین میرود، خشم آرام میگیرد و غم و اندوه در نهایت سیر قهقرایی پیدا میکند. این بدان معناست که با وجود حوادث شدید و عدم تعادل عاطفی در زندگی روزمره انسان، سرانجام تعادل عاطفی حاصل میشود.
به عبارت دیگر، انسانها برای دستیابی به اهداف، امیدها و آرزوهای دیگر بر روی تردمیل لذتگرایی قدم خواهند گذاشت. روانشناسان فکر میکنند تردمیل لذتگرایی توانایی بقای انسان است. این مستلزم این است که انسانها حوادث گذشته را به جیب ذهن عاطفی فرو میبرند تا خود را آزاد کنند، تا از عهده رویدادهای جدیدی برآیند که در حال حاضر با آن روبرو میشوند.
نمونههایی از سازگاری لذتگرایی مشاهده شده
در زیر چند نمونه از سازگاری لذتجویانه شناسایی شده توسط روانشناسان را ملاحظه میکنید:
۱. برندگان قرعهکشی
افرادی که برنده جایزه قرعهکشی میشوند، در آن زمان سطح بالایی از شادی را تجربه میکنند. با این حال، به گفته روانشناسان، برندگان به محض از بین رفتن تجربه جدید برنده شدن، به سطح قبلی شادی خود برمیگردند.
برخی حتی به دلیل تغییر در روابط و احساساتی که اتفاق افتاده است، به سطح پایینتری از خوشحالی باز میگردند. هجوم شادی میتواند حدود یک سال طول بکشد اما به تدریج به سطح عادی احساس خوشبختی و رفاه باز میگردد.
۲. قربانیان تصادفات بزرگ
قربانیان تصادفات بزرگ در هنگام حادثه درد جسمی و روحی سختی را تجربه می کنند. ممکن است در نهایت پاها یا دستان خود را از دست بدهند، که نتیجهای دائمی است که میتواند قربانی را ویران کند. با این حال، آنها معمولاً پس از دوره نقاحت به سطح رفاه و شادی قبل از حادثه خود بر میگردند.
۳. غذا
اولین لقمه غذای خوشمزه هجومی از شادی به همراه میآورد و لذتبخشتر از لقمههای بعدی پس از آن است. با این حال، پس از بالا رفتن نشاط و احساس وجد، هجوم شادی ناشی از غذا متوقف میشود.
شادی چیست؟
تردمیل لذتگرایی با این ایده مطرح میشود که انسانها به طور کلی به یک سطح ثابت از ادی باز میگردند که با شخصیت و ژنتیک آنها سازگار است. برخی از روانشناسان استدلال میکنند که تا ۵۰٪ از ظرفیت انسان برای خوشبختی از پدر و مادر به ارث میرسد. با این حال، این ادعا به طور گستردهای مورد توجه همه روانشناسان نیست.
واژهنامه وردنت (Wordnet) شادی را به عنوان “وضعیت رفاه مشخص شده با احساساتی از رضایت تا شادی شدید” تعریف میکند. دیکشنری کمبریج بهزیستی را به عنوان “وضعیت راحتی، سلامتی یا خوشبختی” تعریف میکند. تشخیص تفاوت بین بهزیستی و شادی گیجکننده است. به همین ترتیب، اندازهگیری شادی شخصی دشوار است و محققان از چندین ابزار مانند مصاحبه، نظرسنجی و مقیاس ذهنی استفاده میکنند. تمام اقدامات از نظر روند و تفسیر، ذهنی هستند.
همچنین، طبق گفته محققان، تجارب زندگی باعث ایجاد تغییرات پایدار در حالتهای عاطفی میشوند. یعنی وقایع زندگی بسیار مثبت یا منفی میتوانند باعث تغییرات دائمی در شادی شخص شوند.
انواع شادی
دو نوع اصلی شادی یا منبع لذت وجود دارد، یعنی، لذتطلبی (هدونیسم) و نیکبختی.
۱. هدونیسم
هدونیسم جستجوی لذت است. به نوعی لذت یا خوشبختی اشاره دارد که از انجام کاری که دوست داریم یا پرهیز از انجام کاری که دوست نداریم به دست میآوریم. متداولترین نمونههای لذت لذتگرایی رابطه جنسی و غذا است. از این رو، لذتگرایی به عنوان لذتی توصیف میشود که میتواند شامل مواردی باشد که افراد مختلف از آن لذت میبرند.
۲. نیکبختی
نوع دوم شادی نیکبختی نام دارد که تحقق حاصل از انجام فعالیتهای هدفمند است. این اتفاق زمانی میافتد که افراد به معنای قابل قبولی مانند قبولی در آزمون وکالت، یافتن هدف در زندگی و کمک به دیگران به طرزی چشمگیر دست پیدا کنند.
این نوع شادی کمتر تحت تأثیر تردمیل لذتگرایی قرار میگیرد. از بین رفتن حس نیکبختی بیشتر از شادی لذتجویانه طول میکشد. با این حال، هر دو نوع شادی به تقویت انعطافپذیری در برابر حوادث منفی و فاجعهبار کمک میکنند.
راههای محدود کردن اثرات تردمیل لذتگرایی و افزایش شادی
در زیر روشهای پیشنهادی برای کاهش اثرات تردمیل لذتگرایی و افزایش ظرفیت شادی طولانی مدت آورده شده است.
۱. ذهن آگاهی را تمرین کنید.
تمرین ذهن آگاهی، به ویژه به شکل روزانه، به فرد کمک میکند تا در لحظه زندگی کند و حواسش به آنچه در اطرافش اتفاق میافتد باشد. به این ترتیب، میتوان فهمید که چه چیزهایی برای زندگی مهم است و چه چیزهایی ضروری نیست. بیتوجهی و حواس پرتی ناشی از برنامههای شلوغ روزمره زندگی مدرن کاملاً معمول به نظر میرسد. ذهن آگاهی نوعی مراقبه است که میتواند احساس بهزیستی را بهبود بخشد و باعث مثبت اندیشی شود.
۲. عشق و شفقت
تمرین مهربانی، دوست داشتن و دلسوزی، میزان شادی را هم در درون خود و هم با دیگران افزایش میدهد. به طور کلی پذیرفته شده است که افرادی که به دیگران کمک میکنند به طور کلی خوشحالتر هستند و به احساس رفاه بیشتری دست مییابند. چنین نوع مراقبهای احساسات منفی را از بین میبرد و نگرش مثبت نسبت به زندگی را به طور کلی جایگزین آنها میکند.
۳. خودسازی
رشد شخصی با احساس عمیق بهزیستی همراه است. خودسازی شخصی از طریق پیگیری اهداف شخصی، متصور کردن آیندهای مثبت برای زندگی و پیگیری فعالیتهایی که فرد در آنها مهارت دارد و همچنین علاقه زیادی به آن دارد، حاصل میشود.
۴. فرهنگ خوشبینی ایجاد کنید.
خوشبینی ویژگیای است که تقریباً مترادف خوشبختی است. یک فرد خوشبین غالباً شخصی با افکار شاد است و به طور مثبت به آینده چشم دوخته است. این به کسب رضایت و لذت بردن از زندگی کمک میکند، که منجر به بهبود سلامت از نظر روحی و جسمی میشود.
همان طور که گفته شده است:«هر چیز که در جستن آنی، آنی» امپراطور روم مارکوس اورلیوس نتیجه گرفت که «ما به همان چیزی تبدیل میشویم که درباره آن فکر میکنیم.» داشتن خلق و خوی خوشبینانه دائمی میتواند منجر به خودشکوفایی شود و عکس آن نیز صادق است.
۵. پذیرش عاطفی
پذیرش هر دوی عواطف مثبت و منفی از اهمیت بالایی برخوردار است، گرچه عواطف منفی برای برخی از افراد بسیار دشوار است. ممکن است پذیرش احساسات منفی برای آنها دشوارتر باشد و از آن اجتناب کنند که این امر میتواند منجر به مشکلات روانی شود.
اجتناب عاطفی معمول است زیرا احساسات منفی که از آنها اجتناب میشود معمولاً با وقایع بد و منفی مرتبط هستند که شخص ترجیح میدهد آنها را فراموش کند، به عنوان مثال، از دست دادن غمانگیز یک عزیز. از این رو، اجتناب از احساسات منفی به دلیل احساس ناراحتی موجب تسکین موقتی اما عذاب پایدار میشود.
۶. اظهار قدردانی
افرادی که غالباً آگاهانه از وقایع مثبت ابراز تشکر میکنند، معمولاً از یادآوری تجربیات گذشته لذت میبرند و ظرفیت شادی خود را افزایش میدهند. ابراز سپاس همچنین با مرور مجدد دائمی رویدادهای مثبت، در اوقاتی که شخص بخاطر تأثیر این رویدادها بر زندگی خود اظهار سپاس فراوانی میکند، روند سازگاری لذتگرایی را کاهش میدهد.
۷. معین کردن و دنبال کردن اهداف معنیدار
همانطور که در بخشهای بالا مشخص شد، انجام کار معنادار منجر به تأثیر مثبت بر زندگی میشود و اغلب منجر به افزایش رفاه و خوشبختی میشود. از این رو، تعیین و پیگیری اهدافی که از نظر شما معنیدار هستند میتواند باعث افزایش خوشبختی و رفاه شود. راه رسیدن به هدفی معنادار منجر به احساس رضایت و خوشبختی میشود. علاوه بر این، تعیین اهداف معنیدار فرد را بر آن میدارد که هدفگرا باشد و به سوی دستیابی به آن سوق یابد. ذهن معمولاً اهداف کمتر معنادار را کنار میگذارد.
۸- روابط را توسعه دهید.
ایجاد روابط نزدیک و پیوندهای اجتماعی به افراد کمک میکند تا در مواقع ضروری با داشتن یک شبکه پشتیبانی شاد زندگی کنند. این امر خصوصاً با افزایش سن فرد بیشتر مطرح است. از این رو، سرمایهگذاری در روابط پایدار میتواند به زندگی سالمتر و شادتر منجر شود و افسردگی و تنهایی را دفع کند.
نتیجهگیری
اگر همیشه در زندگی بیشتر میخواهید، به احتمال زیاد هرگز راضی نخواهید شد و هرگز از تردمیل دور نخواهید شد. افراد چندین نقطه از خوشبختی را پشت سر میگذارند و بهزیستی کلی فرد ترکیبی از بهزیستی جسمی، روانی، بیولوژیکی، اجتماعی، عاطفی و معنوی است. نارسایی در رفاه هر عامل با عوامل دیگر جبران میشود.
تئوری تردمیل لذت گرایی نشان میدهد که علی رغم تلاش انسان برای دستیابی به خوشبختی، دستیابی به این هدف بسیار دشوار است. همچنین ثابت میکند که پول خوشبختی نمیخرد و توضیح میدهد که چرا افراد ثروتمند لزوماً شادتر از افراد فقیر نیستند.
این نظریه نتیجه میگیرد که جستجوی خوشبختی را نمیتوان با انباشت منابع مادی به دست آورد بلکه با قدردانی و گرامی داشتن داشتههایی به دست میآید که نباید همیشگی بودن آنها را مسلم فرض کرد. خوشبختی همچنین از طریق دنبال کردن فعالیتها و اهداف معنیدار، ایجاد روابط معنادار، ذهن آگاهی، ابراز سپاسگزاری حاصل میشود.
برای آشنایی بیشتر با کاربن صفحه درباره ما رابخوانید.
منبع
What is the Hedonic Treadmill?, corporate finance institute