سیاستهای سازمانی تلاشهای غیررسمی و گاهی پشت صحنه برای فروش ایدهها، نفوذ در سازمان، افزایش قدرت یا دستیابی به اهداف دیگر است (براندون و سلدمان، ۲۰۰۴؛ هوچوارت، ویت و کاچمار، ۲۰۰۰). سیاست برای هزارهها وجود داشته است. ارسطو مینویسد که سیاست از تنوع منافع ناشی میشود و آن منافع رقیب باید به نوعی حل شود. تصمیمگیری «منطقی» به تنهایی ممکن است موثر واقع نشود، بنابراین رفتارهای سیاسی و تاکتیکهای تأثیرگذاری به وجود میآیند.
امروزه کار در سازمانها نیاز به مهارت در مدیریت کارهای متناقض و تغییر پایگاههای قدرت دارد. سیاست موثر به معنای پیروزی به هر قیمتی نیست، بلکه حفظ روابط در حین دستیابی به نتایج است. اگرچه اغلب منفی به تصویر کشیده میشود اما سیاستهای سازمانی ذاتاً بد نیستند. در عوض مهم است که از جنبههای بالقوه مخرب سیاستهای سازمانی آگاهی داشته باشید، تا تأثیر منفی آنها به حداقل برسد. البته افراد درون سازمانها میتوانند وقت خود را بیش از حد درگیر رفتارهای سیاسی کنند.
تحقیقات گزارش شده در مجله HR نشان داد که مدیران ۲۰٪ از وقت خود را برای مدیریت سیاست تلف میکنند. با این حال همانطور که جان کوتر در مقاله «قدرت و نفوذ» نوشته است: «بدون آگاهی و مهارت سیاسی، ما با این چشم انداز اجتناب ناپذیر مواجه میشویم که درگیر جنگهای دیوان سالارانه، سیاستها و مبارزات مخرب قدرت باشیم که مانع ابتکار عمل، نوآوری، روحیه و عملکرد میشود».
مسائل مربوط به قدرت اغلب در مورد منابع کمیاب به وجود میآیند. سازمانها معمولاً منابع محدودی دارند که باید به طریقی تخصیص یابد. افراد و گروههای درون سازمانی ممکن است در مورد چگونگی تخصیص این منابع اختلاف نظر داشته باشند، بنابراین آنها به طور طبیعی ممکن است به دنبال به دست آوردن این منابع برای خود یا گروههای مورد علاقه خود باشند که این امر باعث ایجاد سیاستهای سازمانی میشود. به بیان ساده با سیاستهای سازمانی، افراد در تلاش برای بدست آوردن منابع کمیاب، با دیگران همفکر میشوند. آنها رفتاری را که معمولاً در سازمانهای دولتی دیده میشود، مانند چانهزنی، مذاکره، ایجاد اتحاد و حل منافع متضاد، انجام خواهند داد.
سیاست بخشی از زندگی سازمانی است، زیرا سازمانها منافع مختلفی دارند که باید با هم همسو شوند. در حقیقت ۹۳٪ از مدیران مورد بررسی در یک پژوهش گزارش دادند كه سیاستهای محل كار در سازمان آنها وجود دارد. ۷۰٪ احساس میكنند كه برای موفقیت فردی باید از این سیاستها کمک بگیرد (گاندز و موری، ۱۹۸۰). از نظر منفی، گفتن اینکه فردی «سیاسی» است، معمولاً تصاویری از معاملات اتاق، دستکاری یا دستور کارهای پنهان را برای منافع شخصی برمیانگیزد. گفته میشود شخصی که درگیر این نوع رفتارهای سیاسی است، رفتاری خودسرانه دارد که توسط سازمان مورد تایید قرار نمیگیرد.
نمونههایی از این رفتارهای خودسرانه شامل دور زدن زنجیره دستور، برای گرفتن تایید برای یک پروژه خاص، عبور از کانالهای نامناسب یا لابی کردن مدیران سطح بالا است. این نوع اقدامات انصاف را در سازمان تضعیف میکند؛ زیرا همه برای رسیدن به اهداف خود درگیر سیاستورزی نمیشود. کسانی که رویههای مناسب را دنبال میکنند، غالباً احساس حسادت و کینه میکنند؛ زیرا متوجه توزیع غیرمنصفانه منابع سازمان از جمله پاداش و شناخت میشوند.
طبق تحقیقات اگر کارمندان فکر کنند سازمانشان بیش از حد توسط سیاست هدایت میشود، کمتر به سازمان متعهد هستند، رضایت شغلی کمتری دارند، در شغل عملکرد بدتری دارند و سطح اضطراب شغلی بالاتری دارند.
جنبه منفی سیاست سازمانی به احتمال زیاد در مواقع تغییر سازمانی، تصمیمگیریهای دشوار و کمبود منابعی که موجب رقابت در بین گروههای سازمانی میشود، شعلهور خواهد شد. برای به حداقل رساندن رفتار بیش از حد سیاسی، رهبران شرکت میتوانند دسترسی برابر به اطلاعات و مدل رفتار مشترک را نشان دهند. همچنین رهبران باید مدیران کل سازمان را تشویق کنند تا در مورد عملکرد آنها بازخورد بالایی به کارمندان ارائه دهند.
پیشینه رفتار سیاسی و سیاستهای سازمانی
پیشینیه فردی
تعدادی از پیشینه احتمالی رفتار سیاسی وجود دارد. ما با درک نقشی که شخصیت، در شکلگیری اینکه آیا شخصی رفتار سیاسی دارد، شروع خواهیم کرد. مهارت سیاسی به سبک بین فردی مردم از جمله توانایی آنها در ارتباط خوب با دیگران، نظارت بر خود، تغییر واکنشهای آنها بسته به موقعیتی که در آنها وجود دارد و اعتماد به نفس بستگی دارد. محققان دریافتهاند که افرادی که مهارت سیاسی بالایی دارند، در مشاغل خود موثر هستند؛ یا حداقل در رتبهبندی تأثیرگذاری، رتبه بالایی دارند. افرادی که دارای منبع کنترل داخلی بالایی هستند، معتقدند که میتوانند در نتایج سازمانی تفاوتی ایجاد کنند. آنها همه چیز را به سرنوشت نمیسپارند.
بنابراین ما انتظار داریم افراد بالای منبع کنترل داخلی رفتارهای سیاسی بیشتری داشته باشند. تحقیقات نشان میدهد که این افراد سیاست اطراف خود را به میزان بیشتری درک میکنند. سرمایهگذاری در سازمان نیز به رفتار سیاسی مربوط میشود. اگر شخصی از نظر مالی یا عاطفی در یک سازمان سرمایهگذاری بالایی داشته باشد، احتمال رفتارهای سیاسی او بیشتر است؛ زیرا به سرنوشت سازمان بسیار اهمیت میدهند.
سرانجام انتظارات از موفقیت نیز مهم است. وقتی شخصی انتظار دارد که در تغییر نتیجه موفقیتآمیز باشد، احتمالاً رفتار سیاسی میکند. به این فکر کنید: اگر میدانید هیچ فرصتی برای تاثیرگذاری بر نتیجه وجود ندارد، چرا وقت و منابع ارزشمند خود را صرف کار در جهت تغییر میکنید؟ با گذشت زمان، شما یاد میگیرید که با نتایج زندگی کنید نه با تلاش بینتیجه برای تغییر.
پیشینه سازمانی
کمبود منابع سیاست را به وجود میآورد. وقتی منابعی مانند مشوقهای پولی یا تبلیغات محدود باشد، مردم سازمان را سیاسیتر میدانند. هر نوع ابهام میتواند مربوط به سیاستهای سازمانیِ بیشتر باشد. به عنوان مثال ابهامِ نقش به افراد اجازه میدهد تا در مورد نقشهای خود مذاکره و تعریف مجدد کنند. این آزادی میتواند به یک روند سیاسی تبدیل شود. تحقیقات نشان میدهد که وقتی افراد نسبت به مسئولیتهای شغلی خود آگاه نیستند، سازمان را سیاسیتر میدانند.
جعبه ابزار: غلبه بر سیاستهای بی اثر
نویسنده و مشاور، پاتریک لنسیونی چهار مرحله زیر را برای غلبه بر سیاستهای بی اثر توصیه میکند. ممکن است اعضای سازمان بیش از انجام بهترین کار برای کل سازمان، بیشتر به فکر ناحیه عملیاتی خود باشند. این چهار مرحله می تواند به غلبه بر این وضعیت کمک کند:
- ایجاد یک هدف موضوعی: هدف باید چیزی باشد که همه افراد سازمان بتوانند به آن اعتقاد داشته باشند، مثلاً برای بیمارستان بهترین هدف مراقبت از همه بیماران است. این هدف باید یک هدف واحد، مشترک و کیفی باشد.
- ایجاد مجموعهای از اهداف مشخص: این مرحله باید شامل اهدافی باشد که همه توافق دارند در تحقق هدف موضوعی کمک میکند.
- ایجاد مجموعهای از اهداف عملیاتی استاندارد: این فرایند باید در هر منطقه انجام شود تا بهترین استانداردهای عملیاتی تدوین شود. این اهداف همچنین باید در سازمان به اشتراک گذاشته شود تا همه از آنها آگاه باشند.
- ایجاد معیارهایی برای اندازهگیری: سنجش اینکه آیا اهداف عملیاتی استاندارد انجام شدهاند یا نه، یک مرحله حیاتی در این فرآیند است. همه افراد باید به اطلاعات لازم برای رسیدن به نتیجه و اصلاح مشکل دسترسی داشته باشند.